ای خوشه های نو رس تاکستان !
درمن شرارت همه هستی ها
جاریست
سر تاقدم مکیدن وآغوشم
ای غنچه های تازه شکوفیده
من با هزار چشمم
بوسیدم
نگاره ام
ای غنچه های سبز
من باغبان مرسل این فصلم
وز دستهای من
اردیبهشت تان
آغاز می شود
هنگامه می کنید که سر شار تان کنم
ای تنگهای تلخ لبالب!
ای جامهای کوچک کم عمر!
اینک ترانه سارخرابیها
درطعم نشه تان وجوانی تان
غرقش کنید، تا که بیا ساید
مستش کنید، تا که برقص آید